متنفر و گریزان از خانه و اهل خانۀ خود، ویژگی کسی یا چیزی که در خانه آرام و قرار نمی گیرد، برای مثال دل نگیرد یک نفس در سینۀ تنگم قرار / عالم امکان ندارد خانه بیزاری چنین (صائب - لغت نامه - خانه بیزار)
متنفر و گریزان از خانه و اهل خانۀ خود، ویژگی کسی یا چیزی که در خانه آرام و قرار نمی گیرد، برای مِثال دل نگیرد یک نفس در سینۀ تنگم قرار / عالم امکان ندارد خانه بیزاری چنین (صائب - لغت نامه - خانه بیزار)
دختر میرزا سلطان ابوسعید گورکان است. والده اش سلطان بیگم بنت میرزا علاءالدوله بوده که درسلک ازدواج بدیع الزمان میرزا انتظام یافت و برای جشن عروسی آنها بساط شاهانه چیده و مجلس خسروانه آراسته گشت. (از حبیب السیر ج 4 چ کتاب خانه خیام ص 167)
دختر میرزا سلطان ابوسعید گورکان است. والده اش سلطان بیگم بنت میرزا علاءالدوله بوده که درسلک ازدواج بدیع الزمان میرزا انتظام یافت و برای جشن عروسی آنها بساط شاهانه چیده و مجلس خسروانه آراسته گشت. (از حبیب السیر ج 4 چ کتاب خانه خیام ص 167)
کسی که برای خانه هیچکار نمی کند. (ناظم الاطباء). آنکه در خانه قرار نگیرد. (آنندراج) : دل عاشق کجاو کعبه و دیر کودک شوخ خانه بیزار است. صائب. دل نگیرد یک نفس در سینۀ تنگم قرار عالم امکان ندارد خانه بیزاری چنین. صائب (از آنندراج)
کسی که برای خانه هیچکار نمی کند. (ناظم الاطباء). آنکه در خانه قرار نگیرد. (آنندراج) : دل عاشق کجاو کعبه و دیر کودک شوخ خانه بیزار است. صائب. دل نگیرد یک نفس در سینۀ تنگم قرار عالم امکان ندارد خانه بیزاری چنین. صائب (از آنندراج)